در روزگاری زندگی میکنیم "زنـدگـــی" میکنیم کـه:
هَرزگی "مـُـــــد" اســت!
بی آبرویــی "کلاس" اســـت!
مَســـــتی و دود "تَفـــریــح" اســـت!
رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت!
گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت!
بی فرهنگی "فرهنگ" است!
پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه "رشد ونبوغ" است!
و...
خدایا ممنون که نه باکلاسم نه روشنفکر و نه...
فقط تو رو میخواهم و بس
دست و پــــایــم را نمی گیرد
مــــادرم به من آموختــ :
چــــادر سر کردن بلـــدی نمی خواهد
عشـــق
می خواهد!!!
.
.
شهدایی که برای دفاع از نامـــوس هایــــمان تیکه بریده شدند..!!
شهدای که نگذاشتند یک وجب خاک وطن و ناموس مان به دست صدامیان بیفتد
واینــگونه خوشـــحالی میکردن بخاطر دفـــاع از ارزشها..وطن و ناموس..!
.
اما در این دوره زمــــونه..!!؟
وقتی دیدن شبـــکه های رقــــص ماهواره برای یـــعضی ها از نـــان...
شب هم برایــــشان واجب تر شد..!
وقتی ستارگان هالیودی شدند الگــــوی بعضی از روشنفکران امروزی.!!
یکــــدفعه رگ غیرت بعـــضی از مردان پــنجر میشود..!!
.
و این مردان افتخار میکنند ناموسشان را اینگونه به خیابان بیاورند..!
.
کجـــایند سربـــداران ســـر بریده ما..؟!
سربدارانی که برای بقای اســـلام عزیز و برای شـــادی دل امام عصر(عج)
اینگونه ســــرهایشان را بریدند..!!
.
ولـــــی امــــروزه...!!
کسانی که پیروی کردن از دستورات شرع را مایه عقــب افتادگی میدانند..!!
کسانیکه برهنگــی را نشانه مـنـورالـــفکری مــیدانند..!!
اینگونه پا روی خــون های ریخته شده شـــهدا میگذارند..!!
.
بعضی از دختر خانومها برداشتن روسری برایشان عـادی شده..!!
بعضی از آقایون هم رقصیدن در خیابان برایــشان عـادی شده..!!
.
خواسـتم به این اشخاص با کلاس بگم که اگر شیــعه هستید شک نکنید...
همه این مســـائل را امــــام عصر(عج) دیـــده است..!!
.
شرمنده ام مولا جان که در این دوره زمونه در میان محبانت چقدر..
غــــــریــــــبــــــی..!!
.
----------------------------
------------------
متحیر نوشت..!
وقتی که در مورد حجاب مطلب میذاریم به ما میگند..مذهبی های تندرو..
وقتی از مشکلات جامعه انتقاد میکنیم به ما میگند..داری سیاه نمای میکنی.
چیکار کنم اگه کسی نمیخواهد واقعیت را ببیند..
نمیدونم..!!!
به امام توهين نكرد، كوموله زنده به گورش كرد
دختري هفده ساله كه همه ناخنهايش را كشيده بودند
كار زيادي از او نخواسته بودند، گفتند به خميني توهين كن تا آزادت كنيم؛ همين! اما همين چيز كوچك براي او خيلي بزرگ بود. آنقدر بزرگ كه حاضر شد بخاطرش ماهها اسارت بكشد، با سر تراشيده در روستاها چرخانده شود. ناخنهايش را بكشند و بعد از كلي شكنجههاي ديگر زنده بگورش كنند. براي دختر هفده سالهاي كه به بعدها سميه كردستان معروف شد، تحمل همه اينها آسانتر بود از توهين به امام و رهبرش.
شهيده ناهيد فاتحي كرجو، همان كسي است كه روايت بالا را دربارهاش خوانديد. چهارم تير سالروز تولد اين شهيده بزرگوار است. او كه در سال 44 متولد شد در دهم تيرماه سال 61 به شهادت رسيد
خواهر شهيده: موهای سر او را تراشیده و او را در روستا می گرداندند. شرط رهایی ناهید توهین به حضرت امام (ره) قرار داده بودند. اما ناهید استقامت کرده و دربرابر این خواسته ی آن ها، شهادت را بر زنده بودن و زندگی با ذلت ترجیح داده بود. مردم روستا، در آن شرایط سخت که جرات دم زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه ی این دختراعتراض کرده بود. بعد از مدتی به آن ها گفته شد، او را آزاد کرده اند. ناهید در آن زمان هفده سال داشت.
برادر شهيده: او را به شدت شکنجه کرده بودند. موهای سرش را تراشیده بودند. هیچ ناخنی در دست و پا نداشت. جای جای سرش کبود و شکسته بود. پس از شکنجه های بسیار او را زنده به گور کرده بودند. او یازده ماه اسیر بود.
ایستادن به پای رهبر را باید از این شهید بزرگوار فرا گرفت
شرمنده ام
کپیش کنید تا همه این شهید بزرگوار رو بشناسن و بدونیم ماجرای سمیه افسانه نیست
صاف وایسا قوز کمر نگیری...
چقدر ناخونا پام بلنده...
برم ریشامو بزنم...
انگشترم اخرین بار کجا بود...
تو یخچال چی داریم گرسنمه...
ای خدا چرا همه جام میخاره
اخرش که نماز تموم شد:
چند رکعت خوندم! تشهد خوندم! ها!
دست خانـــم بزک کرده اش را میگیرد و به کوچه و خیابان می آورد..
.
نمـــیدانم به نمایش گذاشتن زیبایی های خانومـــش برای دیگران..
از خــــود گذشتگی است یا از خــــدا گذشتگی..!!
قابل توجه آونهایی که میــــگویند..!؟
حجاب متعلق به 1400سال پیش است و موجب عقب افتادگی میشود.!!
و امروزه عــــصر تمـــدن و ترقــــی است..!!
این روشنفــــکران خوب بدانند کــــه..!!
.
.
اگر اقتــــدا کردن به حجاب حضرت زهرا(س) عقب افتادگی است..!
اگر اقتدا کردن به بچه های فاطــمه(س)مــــوجب بی کلاسی میشود..!
با صدای بلند اعــــلام میکــــنیم کــه..!!
افتــــخار میکنیم که عقـــب افتـــاده ایم..!!
افتـــخار میکنیم که بی کـــلاســـیـــم..!!
.
و اگــــر با کلاســی و تجــدد بر بی بــندو باری است..
خدا را شـــکر که ما با کلاس نیـــستیم..؟!
ما عقب افتاده ها افتخار میکـــنیم که..
ناموس هایمان را از کوچـــیکی با حجاب زهـــرایی آشنا میکنیم..
.
ما عقــب افتاده ها مثل بعضی از متــمدنین امروزی نیستیم که..
به بچه هایشان از کوچیکی رقـــص یاد می دهند..!!
و اینچنین می آیند در خیابان برای نشـــان دادن رقص بچه هایشان..!
صرفا جهت تلــــنگر به آن دسته از آقا پســــرهای که میگویند..
به عشق دلــــــم..!همیشه ولـــــم..!!
این آقا پســــرها خوب بدانند..!
.
دختری که در خیابان میاد و در برخورد با هر کسی..
دهنشو تا گوشاش باز میکنه و میخنده..!!
.
دختری که اگه آرایش نکنه بیرون نمیاد..!!
.
دختری که وقتی میاد به خیابان تازه یادش میاد که باید..
موبایل رو از جیب شلوارش(نه از جیب مانتوش)بیرون بیاره..!!
.
دختری که تا آستینهای مانتوش را تا آرنج نزنه بیرون نمیاد..!
.
والله قســــم چنین دختـــری به درد زنـــدگی نمیـــخوره..!!
----------------------------------------------
------------------------------
--------------
درد نــــوشـــت..!!
حرف برای گفتن زیاده ولی در حوصله این پْست نمیگنجه..!
خواستم مطلب رو ادامه بدم میترسم بعضی ها انگ..
متعصب تندرو به ما بزنند..!
بــــگــــــذریــــــم...!!
داغ دل زیـــــــاده..!!
مرام ما این است که احترام می گذاریم به رای هموطنمان
که حتی وقتی رئیس جمهوری را نمی پسندیم
لبخند می زنیم و تبریک می گوییم !
مثل ایشان نمی گوییم تقلب شده !
در مرام ما فحاشی و فتنه نیست .... تهمت نیست
در مرام ما توهین به مقدسات جایی ندارد
عاصی نیستیم و توکل مان به خداست
گفتمان امام و انقلاب این جوری تربیت مان کرده ...
خوب است که یاد بگیرند از ما خیلی ها!
آوردنش سنگر من. خیلی کم سن و سال بود.
سرش را تکان داد. گفتم: « تو که هنوز ۱۸ سالت نشده! »
بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: « شاید به خاطر جنگ ،
جوابش خیلی من رو اذیت کرد.
با لحن فیلسوفانه ای گفت: سن سربازی پایین نیومده ،
تولد و پرورش در خانواده های نابسامان و غیر ایمن که سرشار از انواع آسیب های اجتماعی و روانی است از علت های عمده فاجعه دختران فراری و نتیجتا گسترش فحشا به شمار می رود.
در حال حاضر سن فحشا در ایران تا حدودی کاهش یافته و علت این مساله وجود عده کثیری از دختران خیابانی است که به دلیل بی سرپرستی، بدسرپرستی و تک سرپرستی، آزار روحی، جسمی، روانی و... وارد بازار فحشا شده اند.
در حالی که پدیده زنان خیابانی یکی از آسیب های مهم اجتماعی است، آمار رسمی از آنان وجود ندارد و همین موضوع باعث طرح آمارهای غیر واقعی و مبالغه آمیز توسط برخی کارشناسان و رسانه های داخلی و خارجی شده است. به همین ترتیب برخی آمارهای غیر رسمی تعداد زنان خیابانی را در ایران بالغ بر 200 هزار نفر می داند، در حالی که نهادها و مقامات مسئول معمولا از طرح موضوع زنان خیابانی یا ارائه آمار دقیق از آن خودداری می کنند.
درباره علل به وجود آمدن پدیده زنان خیابانی دیدگاه های مختلفی وجود دارد. در حالی که برخی کارشناسان بر علل اقتصادی ایجاد این پدیده تاکید می کنند و معتقدند عمده ترین عامل فرار زنان و دختران نابسامانی های زندگی و خانوادگی خصوصا نابسامانی اقتصادی است برخی دیگر از کارشناسان علل اجتماعی و روانی را در ایجاد آن موثر می دانند و معتقدند زنان خیابانی دچار اختلالات روانی هستند .تعداد قلیلی هم صرف خواست خود زنان و دختران را بدون اینکه مشکلی داشته باشند در اقدام به این عمل موثر می دانند .
ولی به واقع پیدایش زنان خیابانی تنها به دلیل داشتن مشکلات مالی و اقتصادی توجیه پذیر نیست چرا که افراد بسیاری در فقر زندگی میکنند اما حاضر به تن دادن به این کار نیستند بلکه در بسیاری از موارد فقر، در کنار مسایل دیگر معنی پیدا می کند.
مانند نحوه آموزش تربیت خانوادگی، دوستان، عرضه ارزش های نامتعارف غربی، روابط دختر و پسر، محرومیت اجتماعی، بالارفتن سن ازدواج، فقر، اعتیاد و بسیاری از مسایل دیگر از جمله موارد تاثیر گذار در این پدیده است.
در واقع بی توجهی به ارزش های دینی و اهمال در آموزش اصول و مبانی دینی در کشور ما از جمله مواردی است که طی دراز مدت آسیب های عمده اجتماعی و روحی و روانی را به جای می گذارد. امری که بسیاری از خانواده ها و اولیای آموزشی در مدارس از دقت و توجه عمیق به آن سرباز می زنند، شاید به علت الگوهای جدید برخی کارشناسان تربیتی مبنی بر سهل گرفتن اعتقادات و وظایف دینی بر نوجوانان و جوانان باشد تا مانع از دل زدگی آنان شود.
همچنین از دیگر عوامل به وجود آورنده زنان خیابانی طلاق است زیرا هنگامی که از هر از شش ازدواج(!) یکی منجر به طلاق شود و این طلاق باعث قطع درآمد زن و بی سر و سامان شدن وی می شود، مسیر سوق دادن زن به سمت فحشا تا حدودی هموار خواهد شد. اعتیاد نیز از دیگر عوامل مهم ایجاد فحشا است زیرا برخی مردانی که معتاد هستند زنان خود را وادار به تامین مخارج اعتیاد خود از طریق فحشا می کنند.
مطابق آمارهای ارایه شده طی 9ماهه سال 82 بیش از یک هزار و 300 زن خیابانی در سطح کشور جمع آوری شدند که نیمی از این زنان در مراکز نگهداری بستری و نیمی دیگر نیز به صورت سرپایی مداوا شدند.
در واقع بی توجهی به ارزش های دینی و اهمال در آموزش اصول و مبانی دینی در کشور ما از جمله مواردی است که طی دراز مدت آسیب های عمده اجتماعی و روحی و روانی را به جای می گذارد. امری که بسیاری از خانواده ها و اولیای آموزشی در مدارس از دقت و توجه عمیق به آن سرباز می زنند، شاید به علت الگوهای جدید برخی کارشناسان تربیتی مبنی بر سهل گرفتن اعتقادات و وظایف دینی بر نوجوانان و جوانان باشد تا مانع از دل زدگی آنان شود.
دین و باورهای دینی یکی از عوامل مهم جلوگیری کننده از انحرافات اجتماعی است یعنی هنگامی که ارزش های دینی و هنجارها در جامعه ضعیف شود، جامعه دچار بی بند و باری خواهد شد و هیچ گاه کارهایی که در خصوص زنان خیابانی انجام می شود به نتیجه نخواهد رسید زیرا وجود پدیده زنان خیابانی معلول یک عامل و منحصر به زمان و مکان خاصی نیست و این بحث ادامه دار خواهد بود. اما توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که دسترسی به آمار آسیب ها و معضلات اجتماعی علاوه بر اینکه به افزایش اطلاعات مردمی و تقویت نهادهای پیشگیری کننده از معضلات منجر می شود ؛ خانواده ها را نیز به چالش بر روی روش های تربیتی در پیش گرفته خود وادار می سازد تا به درستی و نادرستی روش ها آگاه شوند.
اولین اقدام برای مقابله با پدیده زنان خیابانی ، بررسی کارشناسانه علتهای گرایش افراد به این مقوله به عنوان منبع کسب درآمد و تأمین مخارج زندگی است. طلاق ، ازدواج های ناموفق و زندگی در خانوادههای ناسالم و جرم خیز میتواند از دلایل پیدایش زنان خیابانی باشد. چون معضل زنان خیابانی باید آسیبشناسی و ریشهیابی شود چرا که ما در جامعه اسلامی با چنین معضلی مواجه هستیم زیرا صرف بگیر و ببند نمیتواند دارای خروجی مناسبی باشد ، حتی اگر در این مسیر هزینه زیادی صرف شود و راهکارهایی سنجیده شود که معضل در جامعه برطرف شود و به اقدام موثری ختم شود ارزش آن را دارد. این کار باید حتما با برنامه و به شکل هدفمند پیگیری شود. چون وجود زنان خیابانی از معضلات جامعه ماست که نمیتوان به شکل موقت با آن برخورد کرد این هدف بدون برنامهریزی نتیجه نخواهد داد.
معضل زنان خیابانی باید آسیبشناسی و ریشهیابی شود چرا که ما در جامعه اسلامی با چنین معضلی مواجه هستیم زیرا صرف بگیر و ببند نمیتواند دارای خروجی مناسبی باشد ، حتی اگر در این مسیر هزینه زیادی صرف شود و راهکارهایی سنجیده شود که معضل در جامعه برطرف شود و به اقدام موثری ختم شود ارزش آن را دارد.
اگر برنامهای برای جمعآوری و اداره زنان خیابانی نباشد فقط شاهد صرف هزینه و وقت نیروی انسانی برای این کار هستیم که هیچگاه موثر نخواهد بود.در مجموع رسیدگی به وضعیت این افراد و بررسی علل گرایش برخی از زنان به خیابان و رها شدن از کانون خانواده نیازمند همکاری توام دولت و مجلس است و باید توسط افراد کارشناس صورت گیرد و تشکیل ستادی در سازمانهای مسئول برای رسیدگی به این افراد ضروری است.
عكس بازيگران زن ايراني رو با هم مقايسه كن و نظر خودتو حتما بده!!
افسانه پاکرو
بهاره افشاری
بیتا بادران
بهنوش بختیاری
باران کوثری
الناز شاکردوست
حدیث میرامینی
لیلا بلوکات
لیلا حاتمی
لیندا کیانی
لادن مستوفی
مهناز افشار
مهتاب کرامتی
مهراوه شریفی نیا
ملیکا شریفی نیا
نیکی کریمی
نیوشا ضیغمی
سحر قریشی
شبنم قلی خانی
شیلا خداداد
چند روزی است در صفحات اجتماعی و دنیای مجازی تبلیغات ساپورت های مردانه به چشم می خورد. بله اشتباه نکنید درست خوانده اید، ساپورت های مردانه، تبلیغاتی که اینک در کمال ناباوری در سایتها می بینیم و اگر مسئولین فرهنگی دیر بجنبند به خیابانها نیز کشیده می شود و دیگر نمی توان این معضل اجتماعی را کنترل کرد و به قول معروف آب رفته دیگر به جوی بر نمی گردد.
ساپورت هایی که دو سالی است بدون نظارت و در جهل مرکب مسئولین، بازارهای ایران را در نوردیده و هدف آن، دزدیدن حیای ایرانی اسلامی زنان این سرزمین است. این در حالی است که شاهد هیچ گونه تدبیر جدی، در زمینه برخورد با تولید کنندگان و عرضه کنندگان این محصول، نیستیم.
پر واضح است که ساپورتهای مردانه عواقبی وخیم تر از ساپورتهای زنانه خواهد داشت.
تهاجم فرهنگی با سرعت نور در حال فتح قله های بی فرهنگی و بی حیایی ممالک اسلامی و بویژه ایران است تا با استفاده از جنگ نرم دختران و پسران جوان ایرانی را مشغول مدهای مفسده ای که به دنبال خود از هم پاشیدگی فرهنگی و اجتماعی را دارد از مقاصد بزرگتر و رشد تعالی در راه اعتلای کشور و پیشرفت بی امان در اندازد تا به مقاصد شوم خود که به قهقرا کشیدن کشور عزیزمان است نائل آید.
با یک نظر سنجی کوچک در کوچه بازار می توان از نارضایتی آقایان از ساپورتهای زنانه را متوجه شد. با این وجود ساپورتهای مردانه نیز نارضایتی هایی را در زنان بدنبال خواهد داشت، پس چه بهتر است برای جلوگیری از اختلافات بیشتر زن و مرد بر سر پوشش و بدنبال آن دوام بیشتر خانواده ها هرچه زودتر فکری به حال این موضوع کنند و چه خوب است کمیته ی بحران فرهنگی تشکیل گردد تا کارشناسان با روشهای نرم بنیادین با این تهاجم فرهنگی نرم جنگ نرم مقابله کنند.
درخواست بیشرمانه مدیر عامل ها ، استخدام به شرط کشف حجاب
به بهانه روز جهانی از بین رفتن خشونت علیه زنان ، نگاهی داشته ایم به پدیده نابهنجار استفاده ابزاری از زنان در محیط های کار که یکی از مصادیق بارز خشونت علیه زنان است که در یکی دو دو دهه اخیر در راستای افزایش حضور زنان در محیط های کاری در جامعه ما ظهور پیدا کرده است.
گویا برخی از شرکتهای خصوصی که تعدادشان کم هم نیست بجای استخدام کارمند ، قصد دارند برده جنسی استخدام کنند. اتفاق تاسف باری که هر روز بیشتر از روز گذشته در محیط های کاری گسترده می شود و در این میان نهادهای مسئول هم انگار توجه چندانی به جلوگیری از این فاجعه ندارند.
وقتی درخواست های بیشرمانه، ورد زبان برخی مدیرعامل ها می شود!
نگار. ج ۲۵ سال دارد، او چندی پیش از میان آگهی های کارمند دفتری روزنامه چند جایی تماس گرفت و فرم پر کرد و در نهایت از سوی شرکت های خصوصی دعوت به کار شد. عمر فعالیت نگار در این شرکت خصوصی اما به چند هفته هم نرسید. نگار در خصوص ماجرای استخدامش می گوید: روزی که مدیرعامل شرکت از من دعوت به همکاری کرد و من به دفتر رفتم مدیرعامل شرکت با درخواست من در خصوص حقوق پیشنهادی موافقت کرد و قرار شد که سه ماه به صورت آزمایشی کار کنم تا پس از آن مدت نام من هم در لیست بیمه قرار بگیرد، هنوز چند روزی از آغاز به کار من نگذشته بود که یک روز مدیرعامل من را به اتاقش خواند و در صحبت هایی به من فهماند با اینکه خودش زن و فرزند دارد به من علاقمند شده و می خواهد رابطه ای صمیمی تر از رابطه رئیس و مرئوسی با من داشته باشد! پس از شنیدن این حرفها دیگر نمی دانستم باید چه کار کنم، اتاق را ترک کردم و از فردای آن روز دیگر به آن شرکت نرفتم و تاسف خوردم به حال خودم که چهار سال پله های دانشگاه را طی کردم تا بتواند مدرک کارشناسی مدیریت را بگیرم اما در محیط کار به جای توانایی های تحصیلی من، انتظارات نامشروع و نامناسبی از من طلب می شد.
روابط غیراخلاقی؛ راز بقا در برخی شرکت های خصوصی
میترا. ب ۲۷ سال دارد. او مدتی است که شغلش را رها کرده است. وقتی در خصوص علت ترک کارش از او می پرسیم می گوید:« من چند سالی بود که در یکی از شرکت های خصوصی بزرگ و اسم و رسم در زمینه بازرگانی کار می کردم و تجربه ام در زمینه کارم هم زیاد شده بود. چندی پیش مدیر بالا دستی من تغییر کرد و مردی که یکی از اقوام نزدیک مدیر کل شرکت بود با عنوان مدیر جدید به قسمت ما آمد که از همان ابتدا سنگینی نگاهش آزار دهنده بود. هنوز مدت زیادی از حضور او به عنوان مدیر جدید نگذشته بود که یک روز پس از پایان کار و زمانی که همه کارکنان رفته بودند به اتاق من آمد و از من خواست که رابطه ای صمیمی با او داشته باشم. مدیر جدید زمانی که با واکنش شدید من روبرو شد، دیگر چیزی نگفت اما از فردای آن روز تمام تلاش خود را به کار گرفت تا به قول معروف زیراب من را بزند و در نهایت هم موفق شد با دروغ و ریا من را کار نابلد جلوه دهد و از مدیرکل بخواهد که شخص دیگری را جایگزین من کنند.» میترا ادامه می دهد: «متاسفانه این روزها یکی از شرایط بقا در برخی از محیط های کاری خصوصی تن دادن به رابطه های غیراخلاقی است و در این میان اگر کسی مانند من نخواهد که به این ارتباطات نامناسب آلوده شود، مدام باید بیکاری را تجربه کند.»
استخدام به شرط کشف حجاب
بهاره. ک ۲۴ ساله یکی از دخترانی است مدتها به دنبال یافتن شغل، آگهی های روزنامه ها را دنبال می کند. بهاره در خصوص تجربه ای که در روزهای جستجوی کار کسب کرده است، می گوید: در خلال آگهی های های روزنامه که هر روز با آنها تماس می گرفتم، یک روز مدیر یکی از شرکت های برای مصاحبه با من تماس گرفت و من به دفتر شرکت واقع در خیابان میرداماد رفتم. بهاره ادامه می دهد: از همان زمانی که منشی در شرکت را باز کرد من به ناگاه انگار که مکانی غیر از کشور ایران واد شده بود. دفتر شرکت پر بود از دخترانی که بدون روسری و مانتو و حجاب، به کار خودشان مشغول بودند. من که شوکه شده بودم و دقیقا نمی دانستم ماجرا از چه قرار است با راهنمایی منشی وارد اتقاق مدیرعامل شدم و مدیرعامل هم با بیان اینکه شرط استخدام در این شرکت این نوع از پوشش است گفت: «مشتری های ما غالبا شرکای بین المللی هستند و برای همین مسئله هم خانم ها در محیط شرکت نباید حجاب داشته باشند چون به ذائقه طرفهای خارجی مان چندان خوش نمی آید! اما در مقابل حقوق مناسبی را هم می دهیم!» بهاره ادامه می دهد: « من که دیدم هوا پس است، زودتر کلام را کوتاه کردم و فرار را بر قرار ترجیح دادم و تاسف خوردم به حال دخترانی که برای حقوق بیشتر حاضر می شوند با برداشتن حجاب در چنین محیط نامناسبی و ناامنی کار کنند.»
استفاده ابزاری از زنان نماد بارز خشونت است
کتایون . م . ۲۸ ساله است. او در خصوص تجربه پیدا کردن کار می گوید: چون حجاب من چادر بود و روابطم هم با جنس مخالف در چارچوب شرع تعریف می شد و شوخی و خوش و بش کردن با نامحرمان دل خوشی نداشتم، معمولا هر جا که برای استخدام می رفتنم با پاسخ نه مدیر عامل روبرو می شدم چون ظاهرم به درد کار در چنان محیط هایی نمی خورد و از سوی دیگر نمی توانستم مروده ای بی پروا با مردان داشته باشم.
کتایون با بیان اینکه پس از مدتها جستجو، شغلی را در محیطی امن پیدا کرده است ادامه می دهد: متاسفانه برخی از کارفرماها زنان را در محیط های کار تنها به عنوان جنسی زیبا می خواهند و رویکری ابزاری به کارمندان خانم دارند که باعث شده برخی محیط های کارسالم نباشند.
داستان زندگی نگار، میترا، بهاره و کتایون تنها چند مورد از اتفاقاتی است که هر روز در محیط های کار ما اتفاق می افتد و باعث می شود که دختران و زنان ما در محیط های کار مورد خشونت های تمام نشدنی روبرو شوند. در این میان اما نهادهای سیاست گذار و مسئول، هستند که باید نظارتی بر محیط های کار خصوصی داشته باشند که هر مدیری به صرف داشتن سرمایه و شرکت به خود اجازه ندهد که نوامیس این مملکت را به عنوان ابزاری برای سود و هوسرانی خود به کار گیرد و در این میان این همه آسیب بر پیکره زنان و دختران و خاناده های جامعه وارد کنند. در این میان نیروهای انتظامی و دولت باید تمام تلاش خود را به کار گیرند که در طرحی دائمی و نه ضربتی به وضیعت شرکت ها و محیط های شغلی خصوصی نظارت همیشگی داشته باشند تا دیگر شاهد بروز چنین فجایعی در کشور نباشیم.
ساپورت مردانه ساپورت زنانه
بیایید یادی کنیم از کسی که 8 سال برای سرافرازی ایران تلاش کرد
سفره اش ساده بود
نه ..
کسی که زیاد از هر طرف ضربه خورد , پیر شد اما ایستاد
کسی که بهش تهمت های زیادی زدن مانند:
یه رزمنده همیشه در میدان
یک ولایتمدار
نه مدافع آشوبگران
مردی..
خسته نباشی
زندگی چیست؟
زندگی چيست ؟؟؟
زندگی يعنی دختر بی خونه ای كه دربست پا ميده
سر پول كثيف با هركس خوابيده ...
زندگی يعنی بازی كردن با آبروی يه زن ...
زندگی يعنی جوونی كه مغزش تو كمر گيره ...
زندگی يعنی شعار شركتی همچون سايپا مطمئن ...
زندگی يعنی از بين بردن آثار تاريخی با افتخار ...
زندگی يعني كودك آزاری توسط يه مرد ...
زندگی يعني از شرمندگي زن و بچه ات سرتو بالا نتوني بگيری...
زندگی يعني جوان ها رو درگير سرنگ ببينی ...
زندگی يعنی خنده های دختر و زنی كه توسط شوهرشون
اسيدپاشی ميشن ...
زندگی يعنی سكوت دربرابر اهانت به مقدسات ...
زندگی يعنی اشك پهلوان به دليل نا عدالتی ...
زندگی يعنی طرفداری از 2 تيم بی ثمر ...
زندگی يعنی بچه هايی كه قربانی بی كفايتی مسئولين ميشن ...
زندگی يعنی تنديس كوروش تو موزه بيگانه تو لندن ...
به راستی زندگی چیست؟؟؟؟؟؟
زندگی دست چه کسایی هست؟
واقعا این انسان هست که داره این کارا رو میکنه؟؟؟؟
اون شب باران شدیدی می یومد
بدون مقدمه گفت: مردم! مساحت شهر تهران 730 میلیون سانتیمتر مربع است.
اگه در هر سانتیمتر شهر تهران در هر ثانیه یک دانه باران ببارد ، می شود ثانیه ای 730 میلیون دانه باران ؛ و در یک دقیقه می شود 43800000000 دانه باران ؛ و در یک ساعت می شود 2628000000000 دانه باران ؛ و در یک شبانه روز می شود 63072000000000 دانه باران.
می بینید که عددها نجومی می شود ، تازه این آمار تنها برای مساحت شهر تهران ، و به فرض این است که هر ثانیه در هر سانتیمتر شهر تهران یک دانه باران ببارد. حالا در چند روز و چند ماه و در سراسر کره ی زمین چقدر می شود گاهی بعضی ماشین حساب ها هم قاطی می کنند
چرا اینها رو گفتم مردم؟
چه ربطی به شب میلاد پیامبر داشت؟
به این روایت گوش کنید:
روایت است که شب معراج ، پیامبر خدا (ص) فرشته ای را دیدند که خیلی عظیم الجثه بود و دستها و انگشتهای فراوانی داشت.
از او پرسیدند: کار تو چیست؟
خطاب رسید: این فرشته تعداد قطرات بارانی که روی کره ی زمین می بارد را شمارش می کند.
پیامبر (ص) خطاب به فرشته ی شمارشگر باران پرسیدند: آیا تو از شمارش چیزی هم عاجز و ناتوان هستی؟
فرشته ی شمارشگر پاسخ داد : از شمارش یک چیز عاجز و ناتوانم.
حضرت پرسید: از شمارش چه چیزی عاجزی؟
فرشته گفت: یا رسول الله ! وقتی امت تو دسته جمعی صلواتی می فرستند ، از شمارش ثوابش عاجز و ناتوانم ...
مردم اون آمار رو بهتون دادم که بدونین این فرشته ی خدا با این همه دقتش توی شمارش عددهای نجومی قطرات باران ، قادر نیست ثواب صلوات دست جمعی شما رو شمارش کنه
کمی فکر کنین روی این روایت.
من وقتی می خواستم عدد قطرات باران توی تهران که بخش کوچکی از کره زمین هستش رو محاسبه کنم ، مدتی رو وقت گذاشتم ، حالا این فرشته تمام قطرات بارانی که روی کره زمین می باره رو سریعا و به طور دقیق شمارش میکنه ، اما میگه من نمی تونم ثواب صلواتی که امت پیامبر دست جمعی می فرستند رو شمارش کنم
ببینید چقدر صلوات ارزشمنده
حالا صلوات بفرستید...
اما امروز بعضی ها هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!
آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده شان لذت می بردند
اما امروز بعضی ها از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !
آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختند تا نسوزند ،
اما امروز بعضی ها رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !
در شب قبل از عملیات بر دستانشان حنا می زدند تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنند،
اما امروز بعضی ها بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !
آنروز در وصیت نامه هایشان می نوشتند : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون ما موثرتر است ،
اما امروز بعضی ها حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست .
آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستند از طرفشان برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ،
اما امروز بعضی ها به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !
آنروز مشاشان از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفشان ، از آن لذت می بردند،
اما امروز بعضی ها از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !
آنروز خشاب و اسلحه شان را برای نابودی دشمن در بغل می گرفتند
اما امروز بعضی ها سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !
آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتند
اما امروز بعضی ها در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نا محرم و ناشناس!
آنروز یک دست لباس خاکی داشتند و با آن احساس غرور ، زیبایی و عزت و شکر خدا می کردند ،
اما امروز بعضی ها لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !
آنروز باد گیرشان را تا روی دست و پا می کشیدند تا شیمیایی نشوند،
اما امروز بعضی ها شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که فضا را هم آلوده کنند !
آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندند تا دشمن غافلگیرشان نکند
اما امروز بعضی ها ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا نا محرمان را غافلگیر کنند!
آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدشان اشک می ریختند و قصد انتقام از دشمن را داشتند ،
اما امروز بعضی ها برای شکست های عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !
آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردند ،
اما امروز بعضی ها ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا به چشم بیایند !
نه ! این قرارمان نبود !
آنها رفتند تا ما نیز راهشان را ادامه دهیم ،
رفتند تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریند و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی !
رفتند تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،
رفتند تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن !
بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ ... ما خون دلها خورده ایم !
میخوام یکمی از حرفای داداش ابوالفضل سپهر رو براتون بگم....
ببینم شماهم مثه من غصه میخورید؟؟!!
هنگام جنگ داديم صدها هزار دارا
شد کوچه هاي ايران مشکين ز اشک سارا
سارا لباس پوشيد ، با جبهه ها عجين شد
در فکه و شلمچه ، دارا به روي مين شد
چندين هزار دارا ، بسته به سر ، سربند
يا تکه تکه گشتند يا که اسير و در بند
ساراي ديگري در ، مهران شده شهيده
دارا کجاست؟ او در ، اروند آرميده
سارا سؤال مي کرد ، دارا کجاست اکنون ؟
ديدند شعله ها را در سنگرش به مجنون
هنگام جنگ دارا گشته اسير و دربند
داراي اين زمان با بنزش رود به دربند
داراي آن زمانه بي سر درون کرخه
ساراي اين زمانه در کوچه با دوچرخه
در آن زمانه سارابا جبهه ها عجين شد
در اين زمانه ناگه ، چادر « لباس جين » شد
با چفيه اي که گلگون از خون صد چو دارا ست
ساراخود ، از براي ، جلب نظر بياراست
دارا و گشواره ، حقا که شرم دارد
در دست هايش امروز ، او بند چرم دارد
با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه رانديم
اما به ماهواره تا خانه اش کشانديم
جاي شهيد اسم خواننده روي ديوار
آن ها به جبهه رفتند ، اينها شدند طلبکار!!!
آبجیا و داداشای گلم....
شمارو به هرکس و هرچیزی که معتقدین دودیقه فقط به این فکر کنین:
چطور دلمون میاد با بی حجابی به حضرت زهرا سیلی بزنیم؟
آیت الله بهجت...هممون از ایمانش خبر داریم.بهش میگن آقا شهادت حضرت زهرارو تسلیت میگیم.ایشون میگن هنوز هم به حضرت زهرا سیلی میزنند.میگن چطور؟آقا عرض میکنه:هر دختر شیعه ای که حجابش رو رعایت نمیکنه به حضرت زهرا سیلی میزنه......
خداییش دلمون میاد؟؟
ح = حریت ،
ج = جلوه انسانیت ،
آ = آبرو و شرف ،
ب = بندگی
این معنی حجاب هستش......
یکی از شهدامون...همونی که رفت و شهید شد به ما میگه:به پهلوی شکسته فاطمه(س) قسمتان می دهم که حجاب را حجاب را حجاب را، رعایتکنید.«شهیدحمیدرستمی. میتونم بگم: اللهم عجل لولیک الفرج.......انشاءالله
ميخواستم درس بخونم
بزرگ بشم و مهندس شم
خاكمو اباد كنم
زن بگيرم
مادر پدرمو ببرم كربلا
دخترمو بزرگ كنم .ببرم پارك.توراه مدرسه باهم حرف بزنيم
خيلي كارا دوست داشتم انجام بدم
ولي خوب قسمت نشد
بايد ميرفتم تا از پدرم مادرم خاكم ناموسم دخترم دفاع كنم
رفتم كه دروغ نباشه
احترام كم نباشه
همديگرو درك كنيم
ريا از بين بره
ديگه توهين نباشه محتاج كسي نباشيم
الان اوضاع چطوره؟
داداش دختره سن كم داره كار ميكنه
اما شماكه به خاطر اسايش اينا از خودتون گذشتين
داداش سالي چندتا از اين حادثه ها دازيم
يه مرد زن و بچشو تو اسيد سوزووند
چشماي جفتشون از كاسه دراومده
داداش تو مصرف مواد مخدر اول شديم
داداش اذربايجان خيلي سرده
داداش اين نوزاد تو جوب كشور پيدا شده ميبيني اوضاع چه خوبه؟
داداش اوضاع خيلي بهتر از ايناس
به قول اون خواننده/همه چي ارومه من چقدر خوشبختم/
چند وقت پیش شبكه آي فيلم سريال حجربن عدي كه به مناسبت جنايت سلفي ها بازپخش ميشه رو
ميديدم كه يك تيكش ديالوگ واقعا جالبي داشت كه چه بسا حال و روز اين روزهاي
ما هم باشه:
حاكم منصوب معاويه بالاي منبر: نتيجه چند سال حكومت علي بن ابي طالب چه بود جز جنگ و خونريزي؟
حجر
بن عدي: ما چكار كنيم كه شياطين در همه كره زمين ايستادند و در هر نقطه اي
كه ذره اي عدالت سرباز ميكند شمشير ميكشند و عدالت را خفه ميكنند
حاكم كوفه با فرياد و عصبانيت: تمامش كنيد. مردم زندگي ميخواهند نه عدالت! مردم خسته شدند!
يكي از ياران حجر بن عدي: وقتي خطبه را بدون نامه خدا شروع ميكني قطعا با زير سئوال بردن عدالت هم تمامش ميكني!
صدای آهنگهای متــال و رپ لـــس آنجلسی آنقدر بلند است که...
یادمان رفته وصیت نامه ها و رشــادت های شــهیدانمان را...
.
غـــیرت یکــــدفعه بی هوا از جـــیب بعضی از آقایون می افــتد...
در لجــنزار های غفــلت..!!
.
بعضی از مردها هم توی چراگاههای خیابان راه می افتند و گناه میچرند..!!
و بعضی ها هم نگاه کردن به نامـوس دیگران را از اْجب واجبات میدانند..!!
.
یعضی از زنان بـــزک کرده مــثل دست فروشــها می ایستند کنار خیابان..
و جواهرات بدلی و رنگ لباس خودشــان را برای دیگران نمایش میدهند..!!
.
بعضی از دختــران دانشجویی بــزک کرده و بقول خودشـــان با کلاس..!!
آنچنـــان روی نیمکــت بیرونی دانشگاه لـــم میدهند..
که آنـــگار این نیــمکت ارث باباشـــونه..!!
یعنی اینـــقدر غــــیرت مْـــرده است..؟!! شــــــاید...!!
.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -- -
خسته شــده از دنیا نوشت..!!
یه روز به جرم عاشقی بعضی ها طعنه و تهمت میزدنند..!!
با حرف هاشون اون آدما به زخم من نمک زدن..!!
.
.
بعضـــی از آدمـــا....
یه روزی دور من بودن به ما میگفتید شما نوکر آقا هستید..
ولـــــی....!!!
یه روزی منکرم شدن گفتند که شدی کافر بخدا..!!
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
بعضی ها هر جور دل تنگشان بخواهد ما رو تفسیر میکنند..!!
خوب به مراسم قرعه کشی مسابقات جام جهانی دقت کنین.
همه مردها با کت و شلوار و کاملا پوشیده بودند اما زنی میان آنها که یک مدل و بازیگر برزیلی بود با پوششی کاملا اسفبار و به قول عادل فردوسی پور منشوری شرکت داشت.
حالا به این نکته دقت کنین.
اگه بی حجابی تمدن و آزادیه چرا مردان با پوشش کامل حاضر شدند اگه هم که نه اون زن با این پوشش اسفبار میون این همه مرد چکار میکرد.
خواهرم کمی فکر کن نه تقلید!
این ها میخوان تو به وسیله ای تبدیل بشی برای فروکش کردن شهوت مردان.
این ها میدونن که با برداشتن پوشش تو فساد اخلاقی در جامعه بیشتر میشود.
خواهرم چادرت مشت محکمی به دهان آنهاست.
به گزارش مجله زندگی شیک به نقل از خبرگزاری دانشجو»؛ در آخرین به روزرسانی وبلاگ« حیا»؛ آمده است:
این خاطره که میخوام بگم مربوط به اون زمانیه که گشتای بسیج به راه بود و همه چی خوب …
یک بزرگواری فرمانده تیم ما بود؛ جانباز بود و آزاده یه چشم نداشت یعنی دشمن از جا درش آورده بود.
خلاصه داستان از اونجایی شروع میشه که این فرمانده ما به یک دختر خانوم بی حجاب با کمال آرامش و احترام میگه دخترم حجابت رو درست کن.
دختره هم در کمال پر رویی و بی حیایی میگه: درست نمیکنم تا چشت درآد .
حاجی ما هم در جواب میگه : چشمم در بیاد حجابتو درست میکنی ؟
اونم میگه: آره
حاجی ما هم چشم مصنوعیش رو در میاره میگذاره کف دست دختر!
دختره هم انگار عزرائیل دیده باشه جیغ میزنه و الفرار …
جماعت که معرکه دختر رو میدیدند از خنده مردن…
تعداد صفحات : 8