loading...
بی حجابی
javad بازدید : 45 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)
سرم در حال ترکیدنه ولی حالم خیلی قشنگه

این متن رو الان میخام تازه بنویسم میخام باشمام درمیونش بذارم

سه دو یک حرکت

نمیگم چه کسی مخاطب این پست عجیبه

خودش فک کنم میفهمه چون خیلی باهوشه

لطفا نظربدید

بگذار این گونه شروعی ویرانگر داشته باشم

مرا بکش

خواهش میکنم مرا آتش بزن

مرا بسوزان

مرابه اسارت بکش

باچه؟

با نجابتت

با حیای بی حدت

با نگاه خداجویت

اشکهایم را باید به حراج خواستنت بگذارم

آری این متن را با اشک تزیین میکنم

بگذار دم صبحی حالم خراب باشد

بگذار همه حال علی را بدانند

بگذار طعمش را بچشند

بیچاره بودن را

اسیر بودن را

بگذارقلبی که بیماراست

هرچه میخواهد دست وپا بزند

مهم نیست

امروز قراره برم دکتر واسش

هرچند بارها گفته ام

طبیبش را میشناسی

خیلی آشناست برایت

طبیبی که وقتی نگاه میکند میسوزاند

ذوب میکند

درهم میشکند جانم را

خودت را مگر نمیشناسی؟

قرص میخواهم چکار؟

چه قرصی آرامش دهنده تر از

نگاهی مملو از پاکی

نجابتی به وسعت خدا

حالم خوب است

نگران نباش گفته بودم مواظبش هستم

ولی چه میشود کرد نبودنت

درمانی جز این واگویه های بی شرمانه ندارد

مینویسم تا نمیدانم هایم

مینویسم تا میدانم هایم

نمیدانم چه به تو بگویم که همه را از بری

میدانم چه بگویم تاحسم کنی

آمده ای تا ازگناه پاکم کنی

فقط میگویم حجابت را دوست دارم

وقتی ساق های دستت با ساقه محفوظ است

وقتی موهایت بیرون نیست

وقتی نه لاکی زده ای ونه

زیورآلاتی در دست داری

که جلوگر باشد

ونه ناخونهایت بلند است

این ها آرامم میکند که خدارا نشانم میدهند

خدا را باید ببوسم

بخاطر خوبی هایش

بخاطر مهربونی هایش

بخاطر بخشش

آرامش دارم میدانی چرا؟

چون خدا را حس میکنم با همه وجودم

ازاینکه هستی وخدارا برایم تجسم میکنی

برایت میمیرم همین
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 295
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 120
  • باردید دیروز : 35
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 394
  • بازدید ماه : 1,071
  • بازدید سال : 3,933
  • بازدید کلی : 39,290