loading...
بی حجابی
javad بازدید : 59 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)
دیدم یکی از عراقی ها با جعبه آچار آمد

ناگهان یک انبر دستی را درآورد

برد داخل دهانه ای که از زخم بوجود آمده بود

این ترکش را آنقدر داخل گوشت پیچاند، آنقدر پیچاند تا ترکش را از نخاع بیرون کشید
آن بسیجی 15، 16 ساله دندانهایش را به هم فشار میداد، تا صدایش در نیاید
تا روحیه بچه ها ضعیف نشود، تا...

گفتم: خیلی درد کشیدی؟
نتوانست چیزی بگوید. سرد شد. یخ کرد. رنگش مثل گچ سفید شد. 

دستم را رها کرد و شهید شد

شهید شد اما حسرت گذاشتن یک آخ را بر جگر عراقی ها گذاشت

06be840e79d92e4f67720d82ead696c9-425
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 295
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 59
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 67
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 76
  • بازدید ماه : 461
  • بازدید سال : 3,323
  • بازدید کلی : 38,680