loading...
بی حجابی
javad بازدید : 79 جمعه 22 آذر 1392 نظرات (1)
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/ee/Lisa_Cant.jpg/200px-Lisa_Cant.jpg
یک مدل ساپورت براق

ساپورت (به انگلیسی: Support Leggings)‏ نوعی لباس چسبنده برای پوشش پاهاست که مردان و زنان از آن استفاده می‌کنند و در ایران بیشتر مورد استفاده‌ی زنان است. ساپورت در اصل به صورت دو تکه بوده و برای هر پا به صورت جداگانه پوشیده می‌شده‌است. انواع جدید آن، معمولا از ترکیبی از لای‌کرا (یا همان اسپندکس)، نایلون، پنبه، و یا ترکیب پلی‌استر ساخته می‌شوند. همچنین ممکن است از پشم، ابریشم و یا مواد دیگر ساخته شود. ساپورت در بسیاری از رنگ‌ها و طرح‌های گوناگون به صورت‌های تا زیر کف پا و یا تا بالای قوزک پا در بازار ایران وجود دارد. کاربردهای ساپورت در گرم نگه داشتن پاها، جلوگیری از سائیدگی در فعالیت هایی مانند ورزش، و یا برای زیبایی و مد است.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c8/UnJeansLeggings.jpg/200px-UnJeansLeggings.jpg  http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d6/Denim_shirt_and_leggings.jpg/200px-Denim_shirt_and_leggings.jpg
ساپورت مردانه                                         ساپورت زنانه

 

javad بازدید : 55 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)
قرارمان این نبود!
آنروزیک عشق داشتند ؛ پیروزی یا شهادت ،
اما  امروز بعضی ها هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده شان لذت می بردند
اما  امروز بعضی ها از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !

آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختند تا نسوزند ،
اما  امروز بعضی ها رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

در شب قبل از عملیات بر دستانشان حنا می زدند تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنند،
اما  امروز بعضی ها بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !

آنروز در وصیت نامه هایشان می نوشتند : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون ما موثرتر است ،
اما  امروز بعضی ها حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست .

آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستند از طرفشان برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ،
اما  امروز بعضی ها به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !

آنروز مشاشان از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفشان ، از آن لذت می بردند،
اما  امروز بعضی ها از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

آنروز خشاب و اسلحه شان را برای نابودی دشمن در بغل می گرفتند
اما  امروز بعضی ها سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !

آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتند
اما  امروز بعضی ها در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نا محرم و ناشناس!

آنروز یک دست لباس خاکی داشتند و با آن احساس غرور ، زیبایی و عزت و شکر خدا می کردند ،
اما  امروز بعضی ها لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

آنروز باد گیرشان  را تا روی دست و پا می کشیدند تا شیمیایی نشوند،
اما  امروز بعضی ها شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که فضا را هم آلوده کنند !

آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندند تا دشمن غافلگیرشان نکند
اما  امروز بعضی ها ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا نا محرمان را غافلگیر کنند!

آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدشان اشک می ریختند و قصد انتقام از دشمن را داشتند ،
اما  امروز بعضی ها برای شکست های عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !

آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردند ،
اما  امروز بعضی ها ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا به چشم بیایند !

نه ! این قرارمان نبود !

آنها رفتند تا ما نیز راهشان را ادامه دهیم ،
رفتند تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریند و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی !
رفتند تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،
رفتند تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن !

بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ ... ما خون دلها خورده ایم !

javad بازدید : 60 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (1)


<img src=" alt="
میخوام یکمی از حرفای داداش ابوالفضل سپهر رو براتون بگم....
ببینم شماهم مثه من غصه میخورید؟؟!!

هنگام جنگ داديم صدها هزار دارا
شد کوچه هاي ايران مشکين ز اشک سارا
سارا لباس پوشيد ، با جبهه ها عجين شد


در فکه و شلمچه ، دارا به روي مين شد dara-sara1.jpg


چندين هزار دارا ، بسته به سر ، سربند
يا تکه تکه گشتند يا که اسير و در بند
ساراي ديگري در ، مهران شده شهيده
دارا کجاست؟ او در ، اروند آرميده
سارا سؤال مي کرد ، دارا کجاست اکنون ؟
ديدند شعله ها را در سنگرش به مجنون
هنگام جنگ دارا گشته اسير و دربند
داراي اين زمان با بنزش رود به دربند

dara-sara2.jpg
داراي آن زمانه بي سر درون کرخه
ساراي اين زمانه در کوچه با دوچرخه
در آن زمانه سارابا جبهه ها عجين شد
در اين زمانه ناگه ،‌ چادر « لباس جين » شد
با چفيه اي که گلگون از خون صد چو دارا ست
ساراخود ،‌ از براي ، ‌جلب نظر بياراست
دارا و گشواره ،‌ حقا که شرم دارد
در دست هايش امروز ، او بند چرم دارد

dara-sara3.jpg
با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه رانديم
اما به ماهواره تا خانه اش کشانديم
جاي شهيد اسم خواننده روي ديوار
آن ها به جبهه رفتند ، اينها شدند طلبکار!!!

میشه یکمی به خودمون بیایم؟؟چرا شهدا اینهمه تو وصیت نامه هاشون بهمون از حجاب گفتن؟؟
آبجیا و داداشای گلم....
شمارو به هرکس و هرچیزی که معتقدین دودیقه فقط به این فکر کنین:
چطور دلمون میاد با بی حجابی به حضرت زهرا سیلی بزنیم؟
آیت الله بهجت...هممون از ایمانش خبر داریم.بهش میگن آقا شهادت حضرت زهرارو تسلیت میگیم.ایشون میگن هنوز هم به حضرت زهرا سیلی میزنند.میگن چطور؟آقا عرض میکنه:هر دختر شیعه ای که حجابش رو رعایت نمیکنه به حضرت زهرا سیلی میزنه......

http://www.media.noshahronline.ir/2013/03/behjathazrate-zahra.jpg

خداییش دلمون میاد؟؟
ح = حریت ،
ج = جلوه انسانیت ،
آ = آبرو و شرف ،
ب = بندگی
این معنی حجاب هستش......
یکی از شهدامون...همونی که رفت و شهید شد به ما میگه:به پهلوی شکسته فاطمه(س) قسمتان می دهم که حجاب را حجاب را حجاب را، رعایتکنید.«شهیدحمیدرستمی.http://m-imani.persiangig.com/image/ds/wallpaper/primeminister.gif میتونم بگم: اللهم عجل لولیک الفرج.......انشاءالله


javad بازدید : 54 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)
پسري که خيلي دوست دختر داشت بالاخره عاشق شد و ازدواج کرد!
بعد خدا بهش يه دختر داد. يه روز بهش گفتم که يادته چجوري اشک دخترها رو در
مياوردي؟! حالا خودت هم دختر داري! نظرت چيه؟! تحمل اشکش رو داري؟!
بهم گفت: فقط مي تونم بگم پشيمونم و اميدوارم همه ي اونايي که دلشون رو
شکستم منو ببخشن! هيچ پدري طاقت ديدن اشکاي دخترشو نداره!
پدرهاي آينده! به دختردار شدنتون خوب فکر کنيد! زمين گرده ها!

javad بازدید : 69 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (1)
         image015.gif
صدای آهنگهای متــال و رپ لـــس آنجلسی آنقدر بلند است که...
یادمان رفته وصیت نامه ها و رشــادت های شــهیدانمان را...
.
375980_303043623071072_130929076949195_8
2511506e97zkhvxow.gif
غـــیرت یکــــدفعه بی هوا از جـــیب بعضی از آقایون می افــتد...
در لجــنزار های غفــلت..!!
.
11_9002076801_L600.jpg
2_9002076056_L600.jpg
1956378b6pnwj7ug5.gif
بعضی از مردها هم توی چراگاههای خیابان راه می افتند و گناه میچرند..!!
و بعضی ها هم نگاه کردن به نامـوس دیگران را از اْجب واجبات میدانند..!!
.
145211_534.jpg
2511506e97zkhvxow.gif
یعضی از زنان بـــزک کرده مــثل دست فروشــها می ایستند کنار خیابان..
و جواهرات بدلی و رنگ لباس خودشــان را برای دیگران نمایش میدهند..!!
.
1_9002076056_L600.jpg
images?q=tbn:ANd9GcRXWeLhg5pBVYrH6fV-1MH
www.roozgozar.com-2089.gif
بعضی از دختــران دانشجویی بــزک کرده و بقول خودشـــان با کلاس..!!
آنچنـــان روی نیمکــت بیرونی دانشگاه لـــم میدهند..
که آنـــگار این نیــمکت ارث باباشـــونه..!!
یعنی اینـــقدر غــــیرت مْـــرده است..؟!! شــــــاید...!!
.
3_9002076056_L600.jpg
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - --  -
خسته شــده از دنیا نوشت..!!
یه روز به جرم عاشقی بعضی ها طعنه و تهمت میزدنند..!!
با حرف هاشون اون آدما به زخم من نمک زدن..!!
.
.
بعضـــی از آدمـــا....
یه روزی دور من بودن به ما میگفتید شما نوکر آقا هستید..
ولـــــی....!!!
یه روزی منکرم شدن گفتند که شدی کافر بخدا..!!
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
بعضی ها هر جور دل تنگشان بخواهد ما رو تفسیر میکنند..!!

javad بازدید : 55 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (1)

خوب به مراسم قرعه کشی مسابقات جام جهانی دقت کنین.

همه مردها با کت و شلوار و کاملا پوشیده بودند اما زنی میان آنها که یک مدل و بازیگر برزیلی بود با پوششی کاملا اسفبار و به قول عادل فردوسی پور منشوری شرکت داشت.

حالا به این نکته دقت کنین.

اگه بی حجابی تمدن و آزادیه چرا مردان با پوشش کامل حاضر شدند اگه هم که نه اون زن با این پوشش اسفبار میون این همه مرد چکار میکرد.

خواهرم کمی فکر کن نه تقلید!

این ها میخوان تو به وسیله ای تبدیل بشی برای فروکش کردن شهوت مردان.

این ها میدونن که با برداشتن پوشش تو فساد اخلاقی در جامعه بیشتر میشود.

خواهرم چادرت مشت محکمی به دهان آنهاست.



javad بازدید : 63 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)
http://www.snn.ir/Images/News/Smal_Pic/17-9-1392/IMAGE635221747941425485.jpg

به گزارش مجله زندگی شیک به نقل از خبرگزاری دانشجو»؛ در آخرین به روزرسانی وبلاگ« حیا»؛ آمده است:

 
 

این خاطره که میخوام بگم مربوط به اون زمانیه که گشتای بسیج به راه بود و همه چی خوب …

 

یک بزرگواری فرمانده تیم ما بود؛ جانباز بود و آزاده یه چشم نداشت یعنی دشمن از جا درش آورده بود.
 

خلاصه داستان از اونجایی شروع میشه که این فرمانده ما به یک دختر خانوم بی حجاب با کمال آرامش و احترام میگه دخترم حجابت رو درست کن.
 

دختره هم در کمال پر رویی و بی حیایی میگه: درست نمیکنم تا چشت درآد .
 

حاجی ما هم در جواب میگه : چشمم در بیاد حجابتو درست میکنی ؟
 

اونم میگه: آره
 

حاجی ما هم چشم مصنوعیش رو در میاره میگذاره کف دست دختر!
 

دختره هم انگار عزرائیل دیده باشه جیغ میزنه و الفرار …
 

جماعت که معرکه دختر رو میدیدند از خنده مردن…

 

خلاصه بسیجی برای برقراری حیا تو جامعه حاضره چشماشم دربیاره…
javad بازدید : 133 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (1)


اول از همه دقت شود که احکام الهی، گفته‌ی افراد و اشخاص نیست که بگوییم: چرا به من گفتی و به او نگفتی یا بالعکس. دوم آن که دقت شود: احکام الهی همه بر اساس علم و حکمت الهی و مشیّت اوست، نه بر اساس میل‌ها و نفس‌های مردمان که جا داشته باشد برخی حسادت کنندگروهی با طرح این مسئله که چرا حجاب برای زنان واجب است نه برای مردان در جهت ایجاد شبهه در خصوص حجاب هستند در پاسخ باید اول از همه دقت شود که احکام الهی، گفته‌ی افراد و اشخاص نیست که بگوییم:
چرا به من گفتی و به او نگفتی یا بالعکس. دوم آن که دقت شود: احکام الهی همه بر اساس علم و حکمت الهی و مشیّت اوست، نه بر اساس میل‌ها و نفس‌های مردمان که جا داشته باشد برخی حسادت کنند، برخی رقابت کنند، برخی حرص بخورند و یا ... . و سوم آن که بدانیم فواید احکام الهی ابتدا به خود شخص و سپس به دیگران یا جامعه بر می‌گردد و منفعت حجاب زن نیز قبل از هر کس به خودش می‌رسد و سپس به جامعه. خداوند می‌خواهد ودیعه‌اش به زن و زیبایی و جاذبه‌ی او، عام المنفعه نباشد. او به یک کالایی برای لذت رایگان همگانی مبدل نگردد و مرد صرفاً به چشم شهوت و غریزه‌ی حیوانی به زن نگاه نکند و به خاطر حرص بهره‌وری و لذت‌جویی‌اش، او را مورد آزار و اذیب قرار ندهد. لذا فرمود رعایت این پوشش برای خوب شناخته شدن از یک سو و مصونیت از اذیب و آزار از سوی دیگر لازم است (ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْن‏ - الأحزاب، 59)
اما، پوشش، تستر یا آن چه امروز نامش را حجاب گذاشته‌ایم، بر همگان واجب است و نه فقط بر دختران و زنان. هر چند که حدودش فرق دارد و آن هم بی حکمت نیست و منطبق با خلقت و فطرت بشری است. لذا همان‌طور که عدم رعایت و شکستن این حدود بر زنان حرام است، بر مردان نیز حرام است. به عنوان مثال این مد امروزی برای آقایان، که شلوار فاق کوتاه می‌پوشند و تا کسی رد می‌شود حتماً به بهانه‌ای خم می‌شوند تا عورتشان پیدا شود [و چقدر هم زننده است]، کاملاً حرام است. همین طور است اگر لباسی بپوشد که می‌داند بدن‌نما و محرک عموم است و با آن در مجامع و میان نامحرمان حضور یابد.
قاعده‌ی و قانون «نگاه کردن» نیز همین‌طور است. هم بر مردان حرام است که به نامحرم نگاه لذت جویانه (شهوانی) بیاندازند و هم بر زنان حرام است که به مردان نامحرم چنین نگاهی بیاندازند، خواه دو طرف پوشش را رعایت کرده باشند و یا نکرده باشند. لذا هم راجع به مردان فرمود: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحَْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ... – به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان (نامحرم) باز گیرند و فرج‌هاى خویش را نگهدارند (زنا نکنند)»، هم راجع به زنان فرمود: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ... - و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبى فرو بندند و فرجهاى خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند ...(النور، 30 و 31)
پس، بر مرد و زن واجب است که اولاً بدن خود را در مقابل نامحرمان به نمایش نگذارند و ثانیاً چشم خود را از نگاه شهوانی به نامحرم بازگیرند. منتهی جاذبه‌ی زنانه به مراتب بیشتر است. خداوند جمیل و لطیف، تجلی جمال و لطافت ویژه‌ای به زن نموده که بالتبع جاذبه‌ی ویژه‌ای دارد. لذا حدود پوشش‌اش متفاوت است. پس هیچ منطقی ندارد که مرد بگوید: من هر طور که خواستم جلوه می‌کنم و زن چشم پپوشد! و زن بگوید: من هر طور خواستم جلوه می‌کنم و مرد چشم بسته و نگاه نکند. بلکه تحقق این سلامت جسمی، روحی، اخلاقی، مادی، معنوی، شخصی و اجتماعی و ممانعت از مضرات هنجار شکنی، مستلزم رعایت همه جانبه است. یعنی هم زن و مرد پوشش تکلیف شده را رعایت کنند و هم هر دو از نگاه آلوده به نامحرم پرهیز نموده و خود را از ورود به عرصه‌ی گناه بازدارند.

javad بازدید : 59 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)


برگشت گفت : آخه اين چيه سرت كردي مثل امل ها !!مثل اين كه باورت نشده قرن 21 و مثل مردم عصر حجر مي گردي؟!
گفتم: واقعا؟! عصر حجر يعني كي؟
گفت:چه مي دونم 14 قرن پيش.
گفتم:چه جالب 14 بيشتره يا16؟
گفت : چه سوالايي ميكني معلومه 16!
گفتم: پس 16 قرن پيش عصر حجر تره تا 14 قرن پيش
گفت:معلومه
گفتم: پس شما با اين حساب بايد دمده تر باشيد كه مثل مردم 16 قرن پيش مي گرديد اونم چه زماني موقعي كه بهش مي گفتن عصر جاهليت ديگه از اسمش هم پيداست كه خيلي دمده است


ديگه پي اش رو نگرفت گذاشت رفت .


سوره ۵: المائدة - جزء ۶, ۷

آيا خواستار حكم جاهليت‏اند و براى مردمى كه يقين دارند داورى چه كسى از خدا بهتر است


javad بازدید : 44 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)
عشق از نوع مذهبی - دختران پیشونی سفید
وقتی اون روز تو باغ همه ی خانومها رو جو گرفته بود و جلوی همه قهقهه می زدن و شوهراشون هم
بی خیال نشسته بودن و تماشا می کردن وقتی منو هم به جمعشون دعوت کردن ؛ آروم تو 
گوشم گفتی:
«مواظب وقار و متانت ات باش عزیزم »
اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری
وقتی حواسم نبود و کمی روسری ام لیز خورده بود و موهام دیده
می شد با لبخند گفتی:
«موهات بیرونه ها خانومی!
درحالی که موهام رو قایم می کردم نگاهی به زنهای اطرافم تو خیابون
انداختم. شرم آور بود. شوهراشون چه بی خیال...
اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری
وقتی درعین حال که منو به فعالیت اجتماعی و درس خوندن و فعالیت در
دانشگاه تشویق می کردی؛ هرازچندگاهی یادآوری می کردی که:
«غرور زن در مقابل مردان غریبه بجا و خوبه »
اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری 
وقتی اون روز آقای .... همسایمون اومده بود دم در. چادر سر کردم و
رفتم قبض ها رو ازش گرفتم .برگشتم دیدم با لبخند بهم خیره شدی . گفتی:
«خوشم اومد چه مردونه برخورد کردی,بدون عشوه و طنازی»
اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری
وقتی اون روز تو مجلس عروسی یهو همه رو جو گرفت و زن و مرد قاطی
شدن و... مردهای دیگه با چه لذتی به تماشا نشسته بودن.
تو مثل برق از جا پریدی و زدی بیرون. پشت سرت اومدم . گفتی:
«متشکرم که اونجا نموندی»
اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری
javad بازدید : 75 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)

جوون به اصطلاح مدرن ..جوونی که فکر میکنی آخر کلاس دنیا هستی .....بخدا منم آدمم منم میخوام توی این جامعه زندگی کنم.....میخوام در جامعه ای اسلامی زندگی کنم میخوام منتظر آقام امام زمان باشم.....

265cf04e7a62193d77c5ba7dcc33b92a-425

بخدا ما هم حق زندگی داریم....به میگوید امل...عقب افتاده...عیب نداره بگید ولی قسمتان میدم به فاطمه زهرا(س) حرمت چادر مادرم رو نگه دارید

0.061334001304149629_taknaz_ir.jpg

پسرانمان از دخترانمان بد تر شده اند .....نمیدانم شاید آخر الزمان شده.....نمیدانم......

908342_%281%29_43288.jpg

نمیدانم ازادی یعنی چی......

تا اینکه میگوییم آزادی همه یادشان به آزادی بی قید وبند میوفتد..آزادی که که از قسمت طول مانتو وآستین آن کوتاه میشود.....

mankan.jpg

نمیدانم شرمندگی چه معنا دارد شهدا رفتند که ما دفاع کنیم از ناموسمان...نظاممون ..کشورمون...ولی چی شد .....تازه میگیم شهدا وظیفشون بود که رفتند خواستند نرند به ماچه......

375980_303043623071072_130929076949195_8

ولی جوونی که زیر کولر وبخاریت نشستی غذات گرم واماده هنوز صدای توپ نشنیدی...چی میدونی شهادت یعنی چی...چی میدونی چقد سخته بچت تازه میخواد به دنیا بیاد همسرت هست خانوادت هست مطمئنی اگه اگه بری این عملیات شهید میشی تو چه میدونی روشنفکر آزادی طلب بی قید وبند

145211_534.jpg

بزار به ما بگویند امل عقب افتاده......

ما دیوانگان حسینیم ....عشقمون روضه حضرت زهرا(س) هستش ...ما به عشق روضه های مادر زنده ایم.....

تو ما رو عقب افتاده بخون...ما امل هستیم ...قبول ...شما روشنفکر باش ولی خون شهدا رو لگد مال نکن....به عقاید ما توهین نکن.....

%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%

با صدای بلند اعلام میکنم:
افتخار میکنیم که عقب افتاده ایم....امل هستیم.....ولی ناموسمان را از کوچیکی با حجاب حضرت زهرا(س) اشنا میکنیم.....
javad بازدید : 47 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)
mirzabeigi میرزابیگی

می دانم،
چادری هایی را میشناسی که حرمت آن را نگه نمیدارند.

باور کن این قانع کننده نیست برای چادر نداشتن ِ تو.
تو حرمت ِ حجاب ِ زهرا (س) را نگه دار..

و به همه ثابت کن:
چــادری های زهرایی بیشترند

 

javad بازدید : 47 یکشنبه 17 آذر 1392 نظرات (0)

داشتم سجاده آماده می کردم برای نماز، همین که چادر مشکی ام را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ می کنی که چی؟ بر گشتم سمت صدا، دخترک دراز کشیده بود گوشه ی نماز خانه، پرسیدم با منی؟ گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره هایی مثل توکه گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمی شوی با این پارچه ی دراز دور وبرت؟ خسته نمی شوی از رنگ همیشه سیاهش؟ دلت را نمی زند؟تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی اینطوری، مانتو و شلوارت به این زیبایی، چرا جامعه رامثل عزا دارها سیاه می کنید؟ و بعد فقط بلدید بشوید حراست دانشگاه و محل کار و ... و گیر بدهید به امثال من.خندیدم و گفتم چقدر دلت پر بود دوست ِ من! هنوز اگر حرف دیگری مانده بگو. می شنوم تا قبل از اذان. خنده ام را که دید گفت: نه! دلم پر هست ولی حرف زدن با شماها فایده ندارد.گفتم؛ شاید حق با تو باشد عزیزم و پرسیدم ازدواج کردی؟ گفت: بله.گفتم من چادرم را دوست دارم. چادر؛مهربانیست. با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل بقیه ای...گفتم؛ چادر سر می کنم، به هزار و یک دلیل. یکی از دلایل چادر سر کردنم زندگی ِ توست.بلند شد و نشست و با تعجب به چهره ام نگاه کرد. پرسیدم با همسرت کجا آشناشدی؟ گفت فلان جا همدیگر را دیدیم، ایشان پیشنهاد ازدواج داد، من هم قبول کردم.

حجاب، چادر

گفتم خب؛ خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به مرد ها می گوید؛ غض بصر داشته باشید یعنی مراقب نگاهتان باشید. تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر. بعد این تکالیف مکمل هم اند، یعنی اگر مردی غض بصر نداشت و زل زد به من، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد، و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم، غض ِ بصر مرد و کنترل نگاهش باید مانع و حافظ من باشد. همسر تو، تو را "دید"، کشش ایجاد شد، تو را انتخاب کرد. کجا نوشته شده است که همسرت نمی تواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او نگاه است؟گفت: خب... ما به هم تعهد دادیم.گفتم: غریزه، منطق نمی شناسند، تعهد نمی شناسد. چه زندگی ها که به چشم خودم دیدم چطور با یک نگاه آلوده به باد فنا رفت. من چادر سر می کنم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد، و نگاهش را کنترل نکرد، زندگی تو، به هم نریزد. همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادری که بیشتر شبیه کوره است از گرما هلاک می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جورکردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.من هم مثل تو زنم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. من روی تمام ِ این علاقه ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی ِ تو باشم.سکوت کرده بود. گفتم؛ راستی... هرکسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و صد جورجراحی ِ زیبایی ِ فک و بینی و کاشت گونه و لب و آنچه نگفتنیست، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند. حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟بعد از یک سکوت طولانی گفت؛ هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم ... راست می گویی؛چادر، مهربانیست

javad بازدید : 52 یکشنبه 17 آذر 1392 نظرات (0)
 

علت حجاب زن را عده ای حس خود پرستی و حسادت مرد، نسبت به دیگر مردان دانسته اند  که آن باعث شده است تا زن خود را با پوشش از دیگران مصون و دور نگه دارند.
به عقیده ی این دسته؛ مذهب نیز با اینکه با خود خواهی ها و خود پرستی ها در همه ی زمینه ها مبارزه کرده اند اما برعکس در این مورد بر حسادت مرد صحه گذاشته است و ان را مقبول فرض کرده و در این راستا به وضع قانون پرداخته است. برتراند راسل می گوید:« بشر توانسته است تا حدی در مورد مال و ثروت بر خودخواهی و بخل غالب گردد ولی در مورد زن نتوانسته است بر این خودخواهی تسلط پیدا کند. » از  نظر راسل "غیرت" صفت ممدوحی نیست و ریشه آن نوعی بخل و امساک است.
مفهوم سخن راسل این است که اگر بذل و بخشش در مورد ثروت خوب است، در مورد زن نیز خوب است. چرا بخل و حسادت در مورد مال نکوهیده است ولی در مورد زن ستوده است؟ چرا اطعام دادن و بذل و بخشش مالی از لحاظ اخلاق اقتصادی مورد تمجید و ستایش است ولی همین بذل و بخشش و گذشت در اخلاق جنسی مذموم؟!
به عقیده ی این دسته، این تفاوت علت معقولی ندارد و اخلاق نتوانسته است در مورد امور جنسی بر خودخواهی و تسلط جویی بشر غلبه کند. بلکه برعکس تسلیم خود پرستی مرد شده و صفت "غیرت" را از طرف مرد و "پوشش" را از طرف زن پسندیده دانسته است.
بطور خلاصه: غیرت مرد = حجاب زن


حجاب، عفاف، پوشش

ررسی این عامل از نظر اسلام:
اولین چیزی که باید آنرا بررسی کنیم فرق بین غیرت و حسادت است، اینکه آیا غیرت همان حسادت است که تنها تغییر اسم داده است؟ و در آخر اینکه آیا ریشه پوشش و حجاب اسلامی، احترام به حس غیرت مرد است و یا جهات دیگری منظور است؟

تفاوت غیرت با حسادت:
در نظر اسلام، حسادت و غیرت دو صفت کاملا مغایر با یکدیگر هستند و هرکدام ریشه ای جداگانه دارند. حسادت ریشه در خودخواهی دارد و از غرایز و احساسات شخصی است ولی  غیرت یک حس اجتماعی و نوعی است و بر عکس حسادت فایده اش متوجه دیگران است تا خود شخص.
غیرت در واقع نوعی محافظت است که خداوند برای مشخص بودن و مختلط نشدن نسل ها در وجود بشر قرار داده است. غیرت یرای خفظ نسب در نل های آینده و جلوگیری از عوارض و مشکلاتی است که اختلاط میاه بوجود خواهد آورد.این احساس مانند احساس علاقه به فرزند است . بشر تنها بخاطر علاقه است که اقدام به تولید مثل و داشتن فرزند می کند وگرنه با وجود درد و رنج و هزینه ای که داشتن فرزند برای پدر و مادرش دارد، نسل بشر منقرض می شد. اگر حس غیرت نبود، رابطه ی پدر-فرزندی بعد از گذشت مدتی منقطع می شد و این قطع رابطه زندگی اجتماعی و جایگاه خانواده را دچار تزلزل می کرد.
پیشنهاد اینکه انسان بعنوان مبارزه با خودخواهی، غیرت را کنار بگذارد مثل این است که بخواهیم حس علاقه به فرزند، حس ترحم و نوع دوستی و ... را ریشه کن کند. اما از آنجا که انتساب فرزند به مادر همیشه قابلیت اثبات دارد و از امور واضح است، از این جهت حس غیرت فقط در مردان است و در برخی از موارد حسی آمیخته از غیرت و حسادت است، ولی این  همیشه در زنان حس حسادت است و در احادیث نیز به همین نکته اشاره شده است؛ قال علی علیه السلام : غَیْرَةُ الْمَرْأَةِ کُفْرٌ وَ

 
javad بازدید : 90 یکشنبه 17 آذر 1392 نظرات (0)

درروزگاری که چشم های سیاه شبه آدمیان حریص تر از همیشه است ، عده ای رویای زیبایی را در هتک عفت میبینند، در هتک حریمی که از تندیس حیا یاس بوستان محمدی در دفتر ارزش های یک بانو به جای مانده است . بانو !... حجابت و کیمیای غیرتت را به لبخندی هرز مفروش..{-35-}

2013-07-01-21-35-32-1177593015.jpeg

javad بازدید : 44 چهارشنبه 13 آذر 1392 نظرات (0)

روزی زلیخا با یوسف خلوت کرد و از فرصت به دست آمده استفاده نمود.

روبه یوسف کرد و گفت:

 سرت را بلند کن و به من نگاهی کن.

یوسف گفت: می ترسم هیولای کور و نابینایی بر دیدگانم سایه افکند.

- زلیخا : به به! چه چشم های شهلا و زیبایی داری!

- یوسف : همین دیدگان من در خانه ی قبر، نخستین عضوی هستند که

 متلاشی شده و روی صورتم می ریزند.

- زلیخا : چه قدر بوی خوشی داری!

- یوسف : اگر سه روز بعد از مرگ من بوی مرا استشمام نمایی، از من فرار می کنی.

- زلیخا: چرا نزدیک من نمی آیی؟

- یوسف : چون می خواهم به قرب خداوند نایل شوم.

- زلیخا : گام بر روی فرش های پر بها و حریر من بگذار و خواسته مرا برآور.
 
- یوسف : می ترسم بهره ام در بهشت از من گرفته شود.

وقتی که زلیخا استقامت و پاک دامنی یوسف را دید و

یقین کرد که تسلیم هوس های او نمی شود،

 از راه تهدید وارد شد و به یوسف گفت :

 حالا که چنین است تو را به شکنجه گران زندان می سپارم...


یوسف با کمال نیرو گفت: باکی نیست،

 خدا یاور من است

javad بازدید : 45 چهارشنبه 13 آذر 1392 نظرات (0)

با تو ام خودشیفته !

برادر شهیدم سینه اش را سپر کرد تا تو در امان باشی

و تو سینه ات را مقابل دشمن برهنه کردی تا خون پاکش را لگد مال کنی .

 

javad بازدید : 43 چهارشنبه 13 آذر 1392 نظرات (0)

با سلام و عرض ادب

این متنی که خوندم جالب بود، گفتم شمام بخونید بد نیست!!

آیا با دوست دخترت ازدواج میکنی؟

دو هفته پیش که با قطار داشتم میومدم مشهد،توی کوپه ما یه پسر دانشجویی به اسم آرش بود که از همون اول سفر من بیقراری ایشون رو می دیدم و برام جای سوال بود که چرا اینقدر آشفته هست!؟کمی که گذشت من بهش میوه تعارف کردم و این باعث آشنایی ما با همدیگه شد یه کم که گذشت من ازش علت این همه بیقراریش رو پرسیدم؟ و آرش سفره دلش رو اینطور پهن کرد:

آشفتگی و اضطراب من از ترم دوم دانشگاه شروع شد،زمانی که با دختری به اسم سمانه توی یکی از کلاس های عمومی آشنا شدم،از همون اول ترم من و سمانه به همدیگه نگاه های خاصی داشتیم و این نگاه ها رفته رفته به یه رابطه صمیمانه و عاطفی تبدیل شد،طوری که بعد از مدتی همه فکر و ذهنم شده بود سمانه! و بدجوری عاشقش شده بودم و اون هم منو خیلی دوست داشت؛ اصلا توی دانشکده دانشجوها من و سمانه رو با انگشت نشون میدادن و همه میدونستن که ما عاشق همدیگه هستیم! اما یه اتفاقی افتاد که نباید می افتاد و اون هم”ارتباط نا مشروع ” ما باهمدیگه بود!!! از اون روز به بعد احساسم نسبت به سمانه عوض شد و دیگه مثل قبل دوستش ندارم! و الآن به این نتیجه رسیدم که من به هیچ وجه نمیتونم با سمانه زندگی مشترک داشته باشم! همش این سوال برام مطرحه که اگه اون دختر پاکی بود چرا به این رابطه کثیف با من تن داد؟؟؟؟ از کجا معلوم که اون بعد از ازدواج به من خیانت نکنه؟!!!!! از طرفی هم من بهش قول دادم که باهمدیگه ازدواج میکنیم!!!!! الآن نمیدونم چه خاکی به سرم بریزم!!!!؟؟

نتیجه تحقیق یکی از آسیب شناس های اجتماعی به نام آقای دکتر قرائی مقدم که روی ۵۰ پسر که “رابطه نامشروع” با دوست دخترشان داشتند این بود:

“”این پسران عنوان کردند که اگر تا آخر عمر هم مجرد باقی بمانند حاضر به ازدواج با این دختران نیستند چون خیانت توسط این افراد دور از انتظار نیست!”"

دوستان گلم نتیجه ای که می خوام از این مباحث بگیرم اینه که روابط قبل از ازدواج در قالب دوست دختر و دوست پسر عاقبت خوشی نداره!!!! اگه ازدواج هم صورت بگیره در زندگی دچار مشکلاتی میشن، که مهمترین مشکل وجود بدبینی بین زوج ها هست(مخصوصا بدبینی شوهر به زنش) و الآن خیلی از زوج هایی که تازه زندگی مشترکشون رو شروع کردن،مشکلشون همینه و در خیلی از مواقع تا مرز طلاق هم کشیده شدن !!!!

و در آخر می خوام بگم:

شاید بعضی ها این مطالب رو بخونن و تاثیری روشون نزاره و هیچ تغییری در مسیر زندگیشون ایجاد نکنن !!!به قول مولا علی(ع) : ما اکثر العبر و اقل الاعتبار!!!

اما چیزی که حقیقت بود رو من گفتم، خواه تو پند گیری و خواه ملال!!!!

 

javad بازدید : 61 چهارشنبه 13 آذر 1392 نظرات (0)

چادر مشکی تو
برایت امنیت می آورد
خیالت راحت،
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...

 

javad بازدید : 48 چهارشنبه 13 آذر 1392 نظرات (0)


شهدا دلم تنگه چون معرفت شهدایی رفت

 مرام واخلاق شهدایی رفت

کجاست آن اخلاص وسیره شهدایی

http://s2.picofile.com/file/7715701391/587760_u8qh4b8t.jpg 
نمیدانم چرا اینگونه شده ایم.....

o نمیدانم چرا برهنه بودن شده افتخار

وحجاب شده امل بودن

d44d026943e82f2b6f67552c722d2ad4-425
 

 

بزارید با زبون دلم حرف بزنم

بابا بی خیال محرم و نامحرم فقط و فقط در این دنیا خوش باشیم

عیب نداره آدم دلش پاک باشه ظاهر که مهم نیست

بد حجابی


آخرت....قیامت....مگه هست


بابا خدا ما رو میبخشه .....مگه ما چیکار کردیم .....
_________________________________

0d17d18a5c0ae8364666c567c34bee4d-425
 

خوش به حال اون دختری که از بدحجاب بودن پشیمان شده و میدونه که بدحجابی یعنی مخالفت با آیه صریح قرآن!!!خوش به حال اون دختری که تصمیم گرفته الگوی زندگیش مادرمون حضرت زهرا سلام الله علیها باشه!!!و خوش به حال اون دختری که میدونه اگه بدحجاب بره بیرون،نمک به زخم مادرهای شهدا می پاشه و دلشون رو میشکونه!!!

938ac6b6f94df4cc789131f223619848-425

اگه بخوام از این درد دل ها بگم دلم خیلی پره!فقط با یه جمله از وصیت نامه شهید حمید رستمی مطلب رو تموم میکنم:

«به پهلوی شکسته فاطمه زهرا سلام الله علیها قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت کنید.»

حرف آخرم:

Untitled-16.gif

امام زمان (ع) شرمنده ایم....شرمنده....

شرمنده ایم که منتظر خوبی نیستیم.....شرمنده ایم که همیشه شما رو ناراحت میکنیم

مولایم دستمان را بگیر

 

 

231.jpg

 

javad بازدید : 50 جمعه 08 آذر 1392 نظرات (0)

           :: بسمه تعالی ::                           


به یاری خداوند قادر و توانا پانزدهمین نسخه از ماهنامه موبایل "دختران آفتاب" منتشر شد.ان شاء الله که مورد رضایت حضرت ولیعصر(عج) قرار بگیرد.
امیدوارم خوانندگان گرامی از مطالعه این نسخه لذت و بهره ی کافی را ببرید.فراموش نکنید که برای دوستان خود هم بلوتوث کنید!




در این ماه می خوانیم:

- مقدمه

* عاشقانه ها

- ویژه نامه محرم

* مهدی موعود(عج)

- اخبار

* داستان

- شعر

* دل نوشته

- یادداشت ها

* پوستر

- سیره ی پیشوایان

* ای حولاء

- حجاب در کشورهای مختلف

* احکام پوشش و عفاف

- ضوابط پوشش در دانشگاه های جهان

* گفت و گو

- چی شد چادری شدم؟(من و چادرم/خاطره ها)

* I LOVE ISLAM

- بنیان های سبک زندگی بسیجی

* 11 توصیه حضرت آیت ا... خامنه ای برای ترویج فرهنگ کتابخوانی(قسمت آخر)

- کشف حجاب

* جنگ نرم

- درد دل

* راه های ارتباطی

- و...

لینک های دانلود:

 -
جاوا

-
آندروید

-
آیفون

javad بازدید : 41 جمعه 08 آذر 1392 نظرات (0)

کنار خیابان ایستاده بودیم منتظر تاکسی. یک تاکسی سمند زرد نگه داشت که روی صندلی های عقبش یه "زن و شوهر” یا شایدم یه "خواهر و برادر” یا هر چیز دیگه نشسته بودن.
رفیقم عقب نشست و من هم صندلی جلو نشستم.
این آقا و خانوم رفتار متعادلی داشتن و تقریباً مطمئن شدیم که زن و شوهر هستند. خب اصلا به ما چه…
ولی خانوم به شدت آرایش کرده بود و حسابی سعی در نمایان تر شدن زیبایی های زنانه خود داشت. خلاصه نگم دیگه….
کسی با کسی صحبت نمی کرد تا اینکه یهو این رفیق ما رو کرد به خانومه گفت: رژ لبات رو دوست دارم خلاقیت توش می بینیم ولی به رژگونه ات نمیاد!!!!!
یه لحظه همه داشتیم هم رو نیگاه می کردیم، من رفیقم رو، شوهره خانومش رو، خانومه خودش رو تو آینه ماشین نیگاه می کرد، راننده هم من رو نیگاه می کرد و رفیقم هم به شوهره.
نفهمیدم چی شد که دیدم شوهره نعره ای زد و یخه ی رفیق ما رو گرفت که بیناموس…

راننده هم دید داره شر درست میشه، زد کنار و گفت همه تون پیاده شین زودتر، حوصله دردسر ندارم.
رفیق ما در حالی که یخه اش در دست شوهر اون خانومه بود در ماشین رو باز کرد و اومد پایین. من هم سریع پیاده شدم رفتم جداشون کنم.
شوهره داد می زد بیناموس ….. مگه خودت ناموس نداری چشت به ناموس مردمه و …
رفیق ما هم با کمال آرامش به چشمای شوهره نیگاه می کرد و هیچی نمی گفت و بعد از چند دقیقه فقط این جمله گفت: ببین داداش، خانوم شما برای من آرایش کرده، من هم نظرم رو راجع به آرایشش گفتم. اگه برای شما بخواد آرایش کنه این کار رو توی خونه انجام میده نه جلوی چشمای ملت.
بعد از اتمام افاضات رفیق ما، شوهره یخه‌ی رفیق ما رو ول کرد و یه نیگاه به خانومش انداخت و رفت سمت پیاده رو.
خانومش هم دو تا فحش بووووق به رفیق ما داد و رفت دنبال شوهرش.
و من تمام این لحظات هیچی نگفتم و فقط به حرف دوستم فکر می کردم .

javad بازدید : 58 جمعه 08 آذر 1392 نظرات (0)

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمی‏دانيد چه لذتى دارد وقتى سياهى چادرم، دل مردهايى كه چشمشان به دنبال خوش‏رنگ‏ترين زن‏هاست را مى‏زند.

نمى‏دانيد چقدر لذت‏بخش است وقتى وارد مغازه‏اى مى‏شوم و مى‏پرسم: آقا! اينا قيمتش چنده؟ و فروشنده جوابم را نمى‏دهد؛ دوباره مى‏پرسم: آقا! اينا چنده؟ فروشنده كه محو موهاى مش‏كرده زن ديگرى است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمى‏بيند. باز هم سؤالم بى‏جواب مى‏ماند و من، خوشحال، از مغازه بيرون مى‏آيم.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى مردهايى كه به خيابان مى‏آيند تا لذت ببرند، ذره‏اى به تو محل نمى‏گذارند.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خيابان قدم مى‏زنيد؛ در حالى كه دغدغه اين را نداريد كه شايد گوشه‏اى از زيبايى‏هاتان، پاك شده باشد و مجبور نيستيد خود را با دلهره، به نزديك‏ترين محل امن برسانيد تا هر چه زودتر، زيبايى خود را كنترل كنيد؛ زيبايى از دست رفته‏تان را به صورتتان باز گردانيد و خود را جبران كنيد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان و دانشگاه و... راه مى‏رويد و صد قافله دل كثيف، همره شما نيست.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاك و افكار پليد مردان شهرتان نيستيد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى كرم قلاب ماهى‏گيرى شيطان براى به دام انداختن مردان شهر نيستيد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى مى‏بينى كه مى‏توانى اطاعت خدايت را بكنى؛ نه هوايت را.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان راه مى‏رويد؛ در حالى كه يك عروسك متحرك نيستيد؛ يك انسان رهگذريد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد اين حجاب!

خدايا! لذتم مدام باد

(زهرا قديانى‏)

 

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 295
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 33
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 162
  • باردید دیروز : 35
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 436
  • بازدید ماه : 1,113
  • بازدید سال : 3,975
  • بازدید کلی : 39,332